کم آبی و بحران های زیست محیطی ایران
کم آبی و بحران های زیست محیطی ایران
محیط زیست یکی از بسترهای داغ بحث سیاست جهانی است. فقط ضرورت بقاست که انسان را واداشته روی این واژه تاکید کند و آن را چون یک بحث سیاسی- اجتماعی جدی بگیرد، تا با جلوگیری از برهم خوردن هارمونی نظام طبیعت حاکم بر زمین، ناجی زمین و موجودات آن باشد. زمین، آب، هوا و انسان بازوهای به هم پیوسته حیات هستند که باید در تعادل و هارمونی نگهداشته شوند. بر هم خوردن یکی از این بازوها همه چارچوب فلسفه زندگی روی زمین را برهم می زند.
بحران محیط زیست که امروزه به یک مساله جدی و قابل تامل بدل شده، حاصل دخالت و بهره وری نامعقول انسان از طبیعت پیرامون خود است. امروزه این خطر وجود دارد که انسان زمین سکونتگاه و کشت پذیر خود را به نابودی بکشاند. به طوری که گستردگی و اهمیت این موضوع، توجه دانشمندان را برای نجات آن برانگیخته است.
حال برای احتراز از نابودی مطلق محیط زیست، همه انسان ها- تصمیم گیرنده ها و سایر مردم- در ابعاد جهانی، ملی و به ویژه در سطح محلی باید این واقعیت مهم را دریابند که پیشرفت و توسعه الزاما روندی پایدار داشته باشد و از ثمرات آن نه تنها نسل های حاضر، که نسل های آینده نیز بهره مند شوند. توسعه مردم معاصر نباید به قیمت نابودی و اضمحلال زندگی آیندگان که برای دفاع از حقوق خود فعلا حضور ندارند، تمام شود. چرا که توسعه، حق همه مردم اعم از مرد، زن، پیر و جوان و کودک است و نه تنها همه باید از ثمرات آن بهره مند شوند که باید در روند توسعه نیز مشارکت داشته باشند. پس می توان اظهار داشت: «توسعه پایدار»، یک انتخاب نیست؛ بلکه تنها راهی است که به تمامی بشریت امکان می دهد در زندگی شرافتمندانه در این سیاره، یعنی تنها سیاره ای که در اختیار داریم، سهیم باشند.
طبق شاخص عملکرد زیست محیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاه های یِیل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بودند، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ ام قرار گرفت. پس می توان اظهار داشت بحران های زیست محیطی در ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بررسی و تجزیه و تحلیل این معضلات ضرورت دارد.

بحران کم آبی

به دلیل قرارگرفتن ایران در یکی از مناطق خشک و نیمه خشک و محدودیت منابع آبی، به جز نوار شمالی کشور و بخش هایی از غرب کشور، سایر مناطق کشور همواره با محدودیت آب مواجه است و این وضعیت در بخش های مرکزی، جنوبی، جنوب شرق و جنوب غرب کشور بیشتر قابل مشاهده است. وجود دو منطقه کویری در مرکز ایران نیز به محدودیت های آب رسانی به مناطق وسیعی از کشور افزوده است. از آنجا که دیگر امکان جمع آوری و احداث سدهای جدید آب در کشور وجود ندارد و تا جایی که این امکان وجود داشت در یکی دو دهه اخیر انجام شده است. همچنین از سوی دیگر، امکان انتقال آب از مناطق پُرآب کشور به مناطق خشک و کم آب نیز بیشتر از میزان فعلی امکان پذیر نبوده و امکان جابه جایی آب بین حوزه های آبی وجود ندارد. که موجب شده ایران جزء کشورهای دارای تنش آبی محسوب گردد.
آنچه که اثرات محدودیت منابع آب را در ایران تشدید و بحرانی کرده است عبارت است از:
– برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی که منجر به از دست دادن غیرقابل برگشت سفره های آب زیرزمینی شده است،
– مصرف بی رویه آب به ویژه در بخش های کشاورزی و شرب ( صرف ۴۰ تا ۷۰ لیتر بالاتر از الگوی مصرف توسط شهروندان)،
بررسی جدیدترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه میزان سرانه مصرف آب هر نفر در کشورهای مختلف نشان می دهد که ایران با وجود محدودیت منابع آبی با ۱۹۰ لیتر مصرف آب شرب خانگی در روز یکی از بیشترین مصارف را در بین کشورهای مختلف دارد. متوسط مصرف آب خانگی در دنیا برای هر نفر در روز ۱۵۰ لیتر است.
– ورود انواع آلاینده ها به منابع آب و غیرقابل مصرف شدن بخشی از منابع آب به دلیل افت کیفیت،
– عدم اختصاص منابع لازم برای بهره برداری و نگهداری بنیادات و
– مدیریت محلی منابع آب بدون توجه به الزامات مدیریت یکپارچه منابع آب و توسعه پایدار.
یکی از چالش های مهم زیست محیطی در بحران کم آبی، مدیریت ناپایدار منابع آبی است. چرا که در گذشته سیستم های برداشت سنتی آب نظیر چشمه ها و قنوات و نهرهای سنتی به نوعی طراحی شده بودند که بهره برداری از منابع متناسب با توان منبع انجام گیرد؛ این در حالی است که امروزه برنامه بهره برداری از آب های سطحی بر اساس برنامه های بلندمدت تنظیم و اجرایی می گردد. به این شرح که بهره برداری از آب زیرزمینی تا میزان ۸۰ درصد تغذیه صورت گرفته و در شرایط اقلیم خاص منطقه، عدم توجه به میزان کسری دریافتی هر سال و عدم اعمال سیاست صرفه جویی متناسب با کاهش دریافت سالانه منجر به وقوع کاهش سطح آب زیرزمینی، کاهش رطوبت سطحی زمین، از بین رفتن پوشش گیاهی و رشد سریع وسعت مناطق تولیدکننده گرد و غبار و … گردیده است.

بحران خشکسالی بلندمدت

ایران در منطقه ای قرار دارد که متوسط بارش سالانه آن تا قبل از خشکسالی اخیر به حدود ۲۵۰ میلی متر در سال می رسید. در حال حاضر میزان متوسط بارندگی ایران در حد ۲۳۶ میلی متر گزارش شده است که این میزان تقریبا یک سوم میانگین جهانی (۸۶۰ میلی متر) و ۳۵ درصد متوسط بارندگی آسیا (۷۳۲ میلی متر) و نیز پتانسیل میزان تبخیر آن حدود سه برابر میانگین جهانی است. بر این اساس کل دریافت سالانه بر اساس متوسط بلندمدت با احتساب آمار ۲۰ سال اخیر، به میزان ۴۳۰ میلیارد مترمکعب رسیده است. بررسی آمار ۴۵ ساله نشان می دهد که در یک دوره خشکسالی حاد در دهه ۴۰، حجم بارش کشور در یک سال به کمتر از ۲۰۰ میلیارد مترمکعب تنزل پیدا کرده است، در حالی که در یک ترسالی در دهه ۵۰، کل دریافت بارش به حدود ۵۸۰ میلیارد متر مکعب نیز رسیده است. ملاحظه می شود که تناوب ترسالی و خشکسالی در ایران یک پدیده کاملا طبیعی و از خصوصیات اقلیم این منطقه است. متاسفانه در ۲۳ سال اخیر میزان دریافت بارش سالانه در کشور به شدت کاهش پیدا کرده، به طوری که در پانزده سال اخیر دریافت کل بارش تقریبا در حد «سطح متوسط» بوده است. متاسفانه در بین پانزده سال آبی اخیر، هشت سال کشور کم تر از متوسط بلندمدت بارش دریافت کرده، این درحالی است که در هفت سال بقیه هم میزان بارش در اغلب سال ها افزایش چشم گیری بالاتر از سطح متوسط نداشته است. طبیعی است که این میزان کاهش در طول یک بازه بلندمدت، بر شرایط زمینی اثرات مستقیم و غیرمستقیم داشته که به عنوان بحران زیست محیطی همواره در کمین ایران
بحران افزایش فشار بر منابع طبیعی

همان طور که اشاره شد، یکی از اثرات مشخص کاهش میزان بارش و عدم تغذیه مناسب ذخایر آبی، کاهش تدریجی پوشش گیاهی و افزایش فقر مراتع است. متاسفانه در شرایط کم آبی و کاهش بارش ها نه تنها پوشش گیاهی در عرصه های منابع طبیعی رو به کاهش می رود، بلکه به دلیل عدم اعمال برنامه های کاهش برداشت و ثابت ماندن میزان استفاده از منابع به خصوص آب و پوشش گیاهی مراتع و حتی افزایش مصرف به دلیل افزایش تقاضای ناشی از افزایش جمعیت، مهاجرت روستائیان و تغییر الگوی مصرف، فشار بر منابع طبیعی به شدت افزایش پیدا می کند. این فشار چند برابر به منابع طبیعی که متاسفانه امروز در اغلب نقاط کشور شاهد آن هستیم، موجب از دست رفتن سریع پوشش گیاهی زمین، به هم خوردگی خاک سطحی و تولید توفان های گرد و غبار و آلودگی های زیست محیطی می گردد.

بحران انتخابی دشوار

افزایش فشارها بر منابع آبی ایران، انتخاب دشواری را در میان مصارف مختلف رقیب، تعریف می کند. رقابت برای دست یابی به منابع محدود آب از همین حالا منجر به بالا گرفتن تنش ها و درگیری ها، چه در داخل ایران و چه در مناطق مرزی و در مقابله با همسایگان شده است.
به عنوان مثال: در حوضه کرخه، مدیریت منابع آبی باید تصمیم بگیرد که با کاهش جریان آب رودخانه چه کند؟ آیا این آب را در سد کرخه نگه داشته تا بتواند از آن برای تولید برق استفاده کند یا اینکه مسیر آب به نواحی پایین دست را باز کند تا بتواند منطقه ای را که به عنوان سبد غذایی ایران شناخته می شود، آبیاری کند.

بحران مدیریت ناپایدار و نامتناسب کشاورزی

استمرار خشکسالی های نزدیک به دو دهه اخیر، اقتضا دارد تا متناسب با رویدادها افتاده و شرایط پیش روی، نحوه مدیریت کشاورزی مورد توجه برنامه ریزان بخش کشاورزی قرار گیرد. متاسفانه در سال های مواجهه با بحران های کم آبی و خشکسالی های مستمر، نه تنها شاهد تغییری در الگوهای کشت و تغییر جهت سیاست های مصرف آب در کشاورزی نبوده ایم، بلکه آمارها حکایت از افزایش شدید سطح زیر کشت در برخی از حوضه های بحرانی کشور نیز دارد. در چنین شرایط بحرانی، عدم توجه به این امر حیاتی که متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته، باعث شده که کشور به دلیل کاهش منابع آب در ذخیره گاه های سدها، افت سطح آب زیرزمینی و خشک شدن بسیاری از چاه ها، دچار بحران رهاسازی زمین های کشاورزی آبی و در سطح وسیعی کشاورزی دیم شود.

خطر کشاورزی

مشکلات آبی ایران در حال آسیب زدن به اقتصاد ملی این کشور است. ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران حاصل فعالیت بخش کشاورزی است که نزدیک به یک چهارم نیروی کار ایران را نیز در استخدام خود دارد. به علاوه فعالیت این بخش، از امنیت غذایی ملی نیز پشتیبانی می کند. در حقیقت با راهبردی دوگانه برای پیشبرد خودکفایی در تولید محصولات اساسی از طریق افزایش همزمان عرضه و تقاضا، اقدام به اختصاص یارانه ای مساوی به تولیدکننده و مصرف کننده کرده است.
با این حال، اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است، زیرا بخش کشاورزی با اختصاص ۹۲ درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود ۶۶ درصد نیاز غذایی ۷۹ میلیون نفر جمعیت ایران را تولید می کند. تشدید «تنش آب» خطر کاهش بیشتر توان تولید بخش کشاورزی را هشدار می دهد، که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه واردات و وخیم تر کردن فشارهای مالی خواهد شد.

تغییرات آب و هوای جهانی

روند تغییرات آب و هوای جهانی یکی از چالش های زیست محیطی است که می تواند بر عمق معضلات و بحران‎ های زیست محیطی ایران بیفزاید. به گفته «سازمان حفاظت از محیط زیست» ایران، تغییرات دما و میزان بارش ها، امکان برخورداری از آب پاک، به ویژه در مناطق روستایی را کاهش خواهد داد و این نیز به نوبه خود منجر به گسترش بیماری های انتقالی از راه آب خواهد شد. دمای بالاتر و حجم پایین تر بارندگی می تواند تا سال ۲۰۵۰، تا ۳۰ درصد از محصول غلات را بکاهد. طبق تحلیلی که از سوی کشور هلند منتشر شده است، تغییرات آب و هوا می تواند تا سال های ۲۰۵۰-۲۰۴۰، ۱۵ تا ۱۹ درصد از مجموع منابع آب های تجدیدشونده ایران را کاهش دهد؛ و در آن زمان، میزان نیاز سالانه آب ایران، بیش از ۴۰ درصد فراتر از حجم منابع تجدیدشونده آب این کشور خواهد بود.

بحران آلودگی محیط زیست

مساله آلودگی یکی از مهم ترین و حادترین مسائل ناشی از تمدن انسانی در جهان امروز به شمار می رود چرا که از اعماق چند هزار متری زمین گرفته تا معادن، آب های تحت الارضی، بیوسفر، تروپوسفر و حتی در داخل هواپیماهای بلند پرواز و جو خارجی زمین، چرخه و سیستم حیات را مورد تهدید قرار داده است. آلودگی برای افراد مختلف مفهوم و معنی متفاوتی دارد. مردم معمولی ممکن است تحریک چشم ناشی از یک گاز یا آب آلوده را آلودگی به حساب آورند. برای کشاورزی که یک عامل به گیاهان یا حیواناتش آسیب می رساند، آلودگی محسوب می گردد. اما تعریف جامع و کامل آلودگی محیط زیست بیان کننده وجود یک یا چند ماده آلوده کننده در محیط زیست به مقدار و مدتی که کیفیت یا چرخه طبیعی را به طوری که مضر به حال انسان یا حیوان، گیاه و یا آثار و ابنیه باشد تغییر دهد؛ به بیان ساده تر، هرگاه ماده یا موادی بیگانه با غلظتی خاص وارد عناصر محیطی شوند و تعادل طبیعی آن ها را بر هم بزنند نشان دهنده آلودگی است.
سه عامل مهم در طبیعت وجود دارد که می تواند آثار مخربی روی محیط زیست ایجاد کند :آلودگی هوا، آلودگی آب و آلودگی خاک؛ که اخیرا موجب گردیده ایران با خطرات زیست محیطی مهم دیگری نیز مواجه گردد. از جمله آلودگی های محیطی که اثرات پیدا و پنهان زیادی برجسم و روان شهروندان دارد، «آلودگی هوا» است. به گفته سازمان بهداشت جهانی ۱۹۹۲، آلودگی هوا یک بحران جدی و اولویت دار محیطی است که توجه دولت مردان را به خود جلب کرده است. طبق گفته «سازمان بهداشت جهانی»، سه شهر از پنج شهر نخست در فهرست آلوده ترین شهرهای جهان -اهواز، کرمانشاه و سنندج- در ایران قرار دارند که میزان آلودگی هوا در این شهرها از چهار تا هفت برابر سطح قابل قبول سازمان بهداشت جهانی برآورد شده است. ایران به سبب کیفیت نامطلوب هوا در سرتاسر کشور، از میان ۹۱ کشور مورد بررسی، در جایگاه ۸۶ام قرار گرفته است. آلاینده های هوا، تنها در تهران منجر به مرگ سالانه بیش از ۵،۵۰۰ نفر بر اثر بیماری های قلبی – عروقی و تنفسی می شوند.

بحران هزینه های زیست محیطی

میزان خسارات (ناشی از تنش آب، بیابان زایی، و آلودگی) می تواند در بلندمدت منجر به ایجاد مشکلات تضعیف کننده ای برای اقتصاد کشور شود. طبق برآورد «بانک جهانی»، هزینه سالانه تخریب محیط زیست در ایران، هم اینک نیز به میزان هولناک ۵ تا ۱۰درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. در مقایسه، به گفته «اداره حسابرسی دولت آمریکا» تحریم های طاقت فرسای واشنگتن و جامعه بین المللی، در سال ۲۰۱۲ تنها توانستند ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش دهند. و با گذشت زمان، این منابع ارزشمند بیشتر تحلیل رفته، حاصلخیزی بیشتر کاهش یافته، و سلامت عمومی بیش از پیش آسیب خواهد دید.
* واکاوی بحران های زیست محیطی در ایران نشان داد که این بحران ها خود ریشه یک چالش زیست محیطی بسیار مهم دیگری تحت عنوان “«توفان های گرد و غبار» می باشد. نکته در خور تامل در دهه اخیر افزایش شدید تعداد وقوع (روزهای گرد و غباری) و شدت توفان های گرد و غبار است که فراوانی وقوع آن ها در ۵۰ سال اخیر به شدت افزایش یافته، به نحوی که در ایران تنها در طول ۳ سال اخیر ۱۰ برابر شده است. از بین رفتن منابع زیست انسانی در مناطق تحت تاثیر، مهاجرت جوامع روستایی و شهری، افزایش میزان خسارات و حوادث جاده ای و بروز اختلال در شبکه حمل و نقل، افزایش آلودگی های زیست محیطی در شهرها و گسترش شیوع بیماری های قلبی تنفسی و نیز بیماری های چشمی تنها بخشی از پیامدهای مخرب این پدیده است که سلامت جوامع زیست انسانی را مورد تهدید قرار داده است. از طرفی تخریب خاک و افت حاصلخیزی زمین ها در مناطق برداشت و متاثر از این پدیده، عامل بروز تخریب سرزمین، فقر پوشش گیاهی خاک و در نتیجه بیابان زایی است.

راه کارهای مدیریتی و اجرایی

برای عبور از چالش های زیست محیطی و پیشبرد توسعه پایدار، ایجاد مدیریت واحد و یکپارچه از طریق اجماع دولت، بهزیستی، سازمان منابع طبیعی، سازمان محیط زیست، شهرداری و تمامی ارگان های ذی ربط ضرورت دارد. چراکه این هم افزایی با بهره گیری از قوانین سازمان ملل و تجارب کلان شهر های جهانی، می تواند گامی موثر در راستای حل معضلات و بحران های محیط زیست باشد.
پیرامون مدیریت بحران های زیست محیطی فوق الذکر؛ راه کارهایی به شرح زیر پیشنهاد می گردد:

راه کارهای مدیریتی :

– توسعه روش های نوین آبیاری کم مصرف،
– ترویج رقم های زراعی با مصرف کم و مقاوم به خشکی،
– توجه به سیاست واردات آب مجازی و جلوگیری از صادرات آب مجازی با اصلاح الگوی های کشت،
– نظارت مستمر بر میزان آب قابل تخصیص به کشاورزی در هر دشت و تدوین برنامه نظارت فصلی-برخط و برنامه های مدیریت مصرف،
– آموزش و فرهنگ سازی به منظور افزایش سطح آگاهی مردم و مشارکت مستقیم مردم در مدیریت منابع آب در واحد دشت و حوضه های فرعی،
– توسعه اجرای طرح های آبخیزداری در آبخیزهای بالادست به منظور برداشت آب و افزایش ظرفیت نگهداری آب در زمین و کسر سهم تبخیر در حوضه میانی و پایین دست،
– اجرای طرح های آب خوان داری و سدهای زیرزمینی برای نگهداشت آب در پروفیل خاک و آبرفت با توجه ویژه به حقابه تالاب ها و آبگیرهای پایین دست،
– استفاده از روش های نوین حفظ رطوبت در پروفیل خاک سطحی و استفاده از آن در ایجاد باغات دیم به منظور تثبیت زمین و ایجاد بادشکن،
– تدوین روش های علمی مدیریت دام در مرتع با لحاظ ظرفیت چرا و حساسیت خاک های هر منطقه،
– تعیین میزان واقعی آلاینده های هوا و توصیف کیفیت هوا در مقایسه با شرایط استاندارد و اطلاع رسانی ساده و صحیح به مردم و
– وضع اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه در مواردی که کیفیت هوا نامطلوب و آلودگی فراتر از حد استاندارد است.

راه کارهای اجرایی :

– طرح های اجرایی مدیریت آب در فصول بارش برای افزایش رطوبت زمین و ایجاد پوشش گیاهی،
– تنظیم سیستم های سازه ای رهاسازی حقابه تالاب ها و نظارت بر خط اجرای آن،
– تنظیم مدیریت چرای ویژه متناسب با وضعیت هر سال آبی برای حفظ رطوبت و پوشش های یک ساله ایجاد شده جهت حفظ استحکام خاک با جلوگیری از ورود دام به زمین ها حساس،
– استفاده از مالچ های مختلف در تثبیت موقت زمین در فصول مرطوب، نهال کاری و کشت گیاهان مقاوم به گرما و باد با استفاده از توان جوامع محلی،
– تهیه طرح های مشارکتی در قالب بیابان زدایی اقتصادی جهت استفاده از توان و سرمایه بخش خصوصی و جوامع محلی در اجرای طرح های مقابله با بیابان زایی و بیابان زدایی،
– جایگزینی سوخت های فسیلی و استفاده از سوخت های طبیعی و پاک،
– افزایش فضای سبز سطح شهری، پارک های جنگلی و پوشش گیاهی سبز در حومه شهر و
– افزایش ایستگاه های سنجش آلودگی هوا جهت پوشش دادن فضای شهری در راستای سنجش آلودگی هوا به منظور داشتن به روزترین اطلاعات برای برنامه ریزی های دقیق کنترل کننده آلودگی.



 چهار تهدید در کمین محیط زیست ایران

بهره‌مندی از منابع طبیعی سرشار و تنوع بالای گونه‌های گیاهی و جانوری اگرچه محیط زیست ایران را منحصربه‌فرد ساخته اما غلبه مدیریت نادرست در دوره‌های مختلف و کم‌توجهی به این ظرفیت‌ها، کشور را در معرض تهدیدات بزرگ زیست‌محیطی قرار داده است.

تا چند سال پیش طرح مسائل زیست محیطی در مباحث عمومی و مدیریت کلان و خرد کشور جایگاهی نداشت اما بحرانی شدن وضعیت زیست بوم‌ها و تغییر آب و هوای برخی مناطق ایران، زنگ خطر مرگ محیط زیست را به صدا درآورد و مردم و دولتمردان را به این موضوع حساس کرد.
 از این رو، چالش‌های زیست محیطی یک پای ثابت سخنرانی‌های «حسن روحانی» در طول ریاست دولت‌های یازدهم و دوازدهم بوده است.

از زمان آغاز به کار دولت روحانی، بخش زیادی از تلاش و فعالیت‌های دولتمردان به رسیدگی مشکلات حوزه محیط زیست و تلاش برای رفع آن‌ها معطوف شده است.

کم‌آبی و خشکسالی، ریزگردها، آلودگی هوای کلانشهرها، بالا بودن مصرف انرژی، خشک شدن تالاب‌ها، فرسایش و فرونشست زمین از عمده‌ترین مشکلات گریبانگیر محیط زیست ایران است که افزون بر به خطر انداختن جان انسان‌ها، محیط زیست ایران را به سوی شرایط بحرانی سوق داده است.

رئیس جمهوری در تازه‌ترین سخنرانی خود نیز به مناسبت سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بار دیگر معضلات زیست محیطی را مشکل بزرگ کشور عنوان و به عمده‌ترین چالش‌های این حوزه اشاره کرد. عمده‌ترین چالش‌ها در چهار بخش قابل بررسی است:

۱- قریب به یک دهه است که ریزگردها نفس از کف شهروندان جنوبی و غربی کشور بریده‌اند. بر اساس آنچه مسئولان اعلام کرده‌اند، حدود ۸۰ درصد ریزگردهای این مناطق از کانون‌های داخلی منشاء می‌گیرند.

تشدید این پدیده در استان‌های جنوبی و غربی به ویژه در سال‌های اخیر، محصول یک یا دو عامل و برآمده از سوء مدیریت یک دولت نیست بلکه عوامل گوناگونی در طول سال‌ها دست به دست هم داده تا ریزگردها اکنون پای ثابت هوای شهرهایی چون اهواز، سوسنگرد، اندیمشک، دزفول یا کرمانشاه شوند.

مهم‌ترین این عوامل عدم رعایت حقابه های زیست محیطی و بی توجهی به برنامه‌های آمایش سرزمینی است که خشک شدن برخی مناطق و شریان‌های حیاتی چون هورالعظیم را در پی داشته است.

مسئولان محیط زیست حل معضل ریزگردها را تنها در گرو بازگشت یا بازپس‌گیری حقابه تالاب‌های جنوبی و مرکزی کشور می‌دانند. اگرچه در سال‌های اخیر به ویژه در دولت‌های یازدهم و دوازدهم طرح‌های بسیاری برای مهار ریزگردها در مناطق کشور اجرایی شد اما هیچ یک ثمربخش نبودند تا جایی که در هفته‌های اخیر شاهد وضعیت فوق اضطراری برای برخی شهرهای جنوبی بودیم.

همکاری‌های بین‌المللی و منطقه‌ای، حل مساله حقابه ها رودها و تالاب‌های ایران، ایجاد بارش‌های مصنوعی و بارورسازی ابرها، رواج کشاورزی در مناطق با امکان کشت، مالچ پاشی، استفاده از پوشش‌های سنگی در مناطقی که امکان کاشت پوشش گیاهی وجود ندارد و رایزنی با همسایگان ایران که کانون‌های خارجی تولید گرد وغبار به شمار می‌روند از جمله راهکارهای پیشنهادی کارشناسان محیط زیست است.

بحران ریزگردها جدا از به خطر انداختن سلامت جسمی ساکنان مناطق جنوبی و غربی کشور بر وضعیت روحی و روانی، اشتغال و فعالیت‌های روزمره در این مناطق نیز اثرگذار بوده است.

۲- معضل نام آشنای کلانشهرهای ایران آلودگی هوا است که در برخی شهرها مرحله بحران را پشت سر گذاشته و به شرایط اضطرار رسیده است. این شرایط در فصول سرد سال تشدید می‌شود و سالانه شهروندان زیادی را به دلیل مشکلات تنفسی و قلبی و عروقی راهی بیمارستان می‌کند.

بر پایه آمارهای موجود، ۱۰ درصد مرگ‌و‌میرهای کشور بر اثر آلودگی هوا رخ می‌دهد و این معضل چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته می‌شود.

در سال‌های اخیر اقدامات تشویقی و تنبیهی بسیاری برای حل این معضل از سوی دولت و شهرداری صورت گرفت اما هر یک تنها اثرات موقتی بر کاهش آلودگی هوا داشتند.

تعطیلات زمستانی، اجرای طرح‌های زوج و فرد، ایجاد محدوده طرح‌های ترافیک، افزایش اختیارات سازمان محیط زیست، نوسازی ۲۰۰ هزار خودروی فرسوده، واردات خودروهای برقی، افزایش کیفیت سوخت و خودروهای داخلی، تهیه سند راهبردی آب و تغییرات اقلیمی و تصویب قانون هوای پاک از جمله راهکارهای کوتاه‌مدت و بلند‌مدت به کار برده در کاهش آلودگی هوا بوده‌اند. اما این معضل همچنان پابرجا بوده و سالانه جان بسیاری از شهروندان را می‌گیرد.

۳- مرگ تدریجی و خشکسالی چند سالی است که بر سر تالاب‌ها و دریاچه‌های ایران سایه افکنده است؛ غافل از اینکه این زیست بوم‌ها از درجه بالای اهمیت برای محیط زیست و ساکنان اطراف خود برخوردارند.

خشک شدن تالاب‌ها در بسیاری موارد دارای پیامدهای جبران‌ناپذیری چون به خطر افتادن معیشت ساکنان اطراف تالاب‌ها، مشکلات اقتصادی، از بین رفتن فرهنگ بومی و مهاجرت است.

مسئولان و فعالان محیط زیست بارها نسبت به وضعیت تالاب‌ها هشدار داده‌اند و بروز چنین وضعیتی برای دریاچه ارومیه، گاوخونی، هورالعظیم یا هامون را نتیجه بهره برداری‌های نادرست و در نظرنگرفتن حقابه ها عنوان کرده‌اند.

در این میان نمی‌توان تلاش‌های دولت یازدهم در احیای دریاچه ارومیه و تشکیل ستاد ویژه برای خروج این دریاچه از بحران را نادیده انگاشت.

در سایه تلاش‌های پنج ساله دولت که شامل مدیریت زیست بومی تالاب‌های کشور و تدوین طرح‌های برنامه ریزی در سطوح ملی و منطقه‌ای برای احیای تالاب‌هایی مانند هورالعظیم و شادگان بوده است، بخش زیادی از چالش‌های این زیست بوم‌ها مرتفع شده است.

اگرچه هنوز تا خروج کامل این مناطق از بحران زمان باقی است اما نگاهی به کارکردهای تالاب‌ها چون حفظ تنوع گیاهی و جانوری، ارزش‌های فرهنگی، تامین آب، کنترل سیلاب و خشکسالی، پاک‌سازی هوا، تامین غذا و گردشگری بر ضرورت احیا و حفظ آن‌ها تاکید می‌کند.

۴- خشکسالی و هدررفت منابع آبی کشور نیز یک سر مشکلات زیست محیطی کشور را تشکیل می‌دهد. تغییرات اقلیمی منجر به تغییر الگوی بارش‌ها در بسیاری از مناطق ایران شده است.

از سوی دیگر مدیریت نادرست منابع آبی، برداشت بی رویه و خارج از ظرفیت آب‌های زیرزمینی در دهه‌های گذشته را سبب شده است.

کاهش بیش از صد متری آب‌های زیرزمینی، فرونشست دشت‌ها و فروچاله ها را پدیدار ساخته است. بیش از ۸۰ درصد از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی صرف می‌شود که هنوز به شیوه‌ای سنتی و کم بازده در حال انجام است.

سلسله چالش‌های ناشی از کمبود آب و خشکسالی خطر جابجایی‌های جمعیتی و به خطر افتادن منابع غذایی را در پی دارد. جنگ آب نیز عبارت تازه وارد به عرصه محیط زیست است که در میانه چالش‌ها، هرازگاهی به گوش می‌خورد.

به همه چالش‌های اشاره شده، از بین رفتن جنگل‌ها، بیابان زایی، فرسایش خاک، آلودگی دریاها، انقراض گونه‌های جانوری بومی، شکار غیرقانونی، از بین رفتن تنوع زیستی، بالابودن مصرف انرژی و سرانه تولید دی‌اکسید‌کربن را باید افزود.

تنها کورسوی امید در این وضعیت ناگوار، افزایش حساسیت افکار عمومی جامعه به محیط زیست و تلاش مسئولان دولتی برای حل چالش‌ها است.
0
جستجو در سایت
استارت آپ ها

ایده ها برای استارت آپ موجب رونق کسب و کارهای اینترنتی

آینده / استارت آپ

استارت‌آپ‌ها ادبیات بازار سرمایه را بلدند؟

استارت آپ

صدور تاییدیه دانش بنیانی شتابدهنده صدر فردا

اخبار / استارت آپ

اپلیکیشن شارژاپ

گوناگون / استارت آپ / رپرتاژ آگهی / بازتاب

جذاب‌ترین ایده‌های B2B در سال 2020

استارت آپ

۱۰ استارتاپ که بدون سرمایه به سوددهی رسیدند

استارت آپ

ایده ها و پیشنهاد برای استارت آپ در سال جدید

راهکارها و ترفند ها / استارت آپ

استارت‌آپ ایرانی؛ مرجع اول زنان افغان

استارت آپ

شروع یک کسب و کار نوپا پلتفرمی

استارت آپ

برنامه شبکه اجتماعی تیندر

گوناگون / معرفی وب سایت / استارت آپ

10 استارت آپ برتر تاکسیرانی جهان

استارت آپ

پخت پیتزاهای هیجان انگیز با هوش مصنوعی

آینده / استارت آپ

ایده‌ های استارتاپی فراموش شده‌

دورنما / بازار / استارت آپ

اپل، استارتاپ فناوری خودران Drive.ai را تصاحب کرد

استارت آپ

بررسی مهمترین چالش‌های تیم‌های استارتاپی

استارت آپ

نگرانی کاربران از هزینه تعمیر و تامین قطعات

گفت و گو / بازار / استارت آپ

مصاحبه با مدیرعامل و بنیان‌گذار استارتاپ Moz

گفت و گو / استارت آپ

آشنایی با استارت آپ های حوزه مدیریت آب

استارت آپ

راه اندازی ۷۰ استارت آپ توسط نخبگان ایرانی

استارت آپ

معرفی هشت استارت‌آپ‌ موفق ایرانی در حوزه فینتک

استارت آپ

اولین مرورگر شرعی دنیا

استارت آپ

از صفر تا پیست

استارت آپ

معرفی برترین استارتاپ‌های CES 2019

اخبار / استارت آپ

تبلیغات
درباره ما

مجله اینترنتی دیپروتد نشریه مجازی بر بستر اینترنت به مسائل آموزشی و مقالات پیرامون کسب وکار های نوپا یا استارت آپ ها و سبک زندگی است فعالیت و محتوای مطالب ارائه شده در سایت همه بیشتر در حوزه مدیریت، کارآفرینی ، روانشناسی ،اقتصادی و فناوری اطلاعات است نام اصلی دیپروتد "ریشه های عمیق " با مجوز رسمی از هیات نظارت برمطبوعات مشغول به فعالیت است

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید